ته راهرو، زیر پله ها، کنارِ دری شیشه ای که همیشه قفل است [نوشته ی رمز دار] نوشته شده در جمعه 92/2/13ساعت 11:57 عصر توسط مائده نظرات ( ) | ساعت پنج و چهل وسه دقیقه صبح چهارشنبه یازدهم اردیبهشت بی بهشت من [نوشته ی رمز دار] نوشته شده در پنج شنبه 92/2/12ساعت 5:46 عصر توسط مائده نظرات ( ) | حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست [نوشته ی رمز دار] نوشته شده در شنبه 92/2/7ساعت 4:42 عصر توسط مائده نظرات ( ) | بدون تو توی این شهر شلوغ گم می شوم هر روز... [نوشته ی رمز دار] نوشته شده در جمعه 92/2/6ساعت 12:30 عصر توسط مائده نظرات ( ) | ... [نوشته ی رمز دار] نوشته شده در پنج شنبه 92/2/5ساعت 7:19 عصر توسط مائده نظرات ( ) | تهران بدون تو اردیبهشت ندارد مــــــــاه من ... [نوشته ی رمز دار] نوشته شده در چهارشنبه 92/2/4ساعت 7:54 عصر توسط مائده نظرات ( ) | ... [نوشته ی رمز دار] نوشته شده در چهارشنبه 92/2/4ساعت 12:33 عصر توسط مائده نظرات ( ) | این هنوز اول آذار جهان افروز است [نوشته ی رمز دار] نوشته شده در سه شنبه 92/2/3ساعت 12:42 صبح توسط مائده نظرات ( ) | کوه من، کوه استوارِ پرصلابتِ صبورِ من... [نوشته ی رمز دار] نوشته شده در دوشنبه 92/2/2ساعت 6:29 عصر توسط مائده نظرات ( ) | حالا دیگر می دانم بند دل کجاست و پاره شدنش چه حسی به آدم می دهد [نوشته ی رمز دار] نوشته شده در یکشنبه 92/2/1ساعت 9:14 عصر توسط مائده نظرات ( ) | < 1 2 3 4 5 >