اشکمو درآوردي
خيلي عاليه
روحش شاد
واقعا من از کجا سر راه تو آمدم ناگاه! ...تو از کجا سر راه من آمدي ناگاه؟...واقعا چه کرد با دل من آن نگاه شيرين...اي داد بيداد!
کار از گريستن گذشته...آدم دلش مي خواد عر بزنه!
...
تو آرزوي بلندي و دست من کوتاه
تو دور دست اميدي و پاي من خسته ست
همه وجود تو مهر است و جان من محروم
چراغ چشم تو سبز است و راه من بسته ست...
واقعا زيباست...